نه شاپرک بودن و نه مورچه

خیره شده بودم به آسمون  و لذت می بردم که یهو چشمم به حشراتی افتاد که پرواز میکردن اول فکر کردم که شاپرک هستن بعد یکیشون نشست رو زمین رفتم جلو نگاش کردم این بار فکر کردم که مورچه ی بال دار هست  به نظرم خیلی خیلی قشنگ هستن 

اومدم تو اتاقم و تو اینترنت جستجو کردم فهمیدم که اینا نه شاپرک بودن و نه مورچه،موریانه بودن که بعد از روزهایی بارونی از پیله ی خود بیرون میان و شروع به پرواز میکنن و از پرواز لذت می ببرن و بعد زمان کوتاهی که جفت گیری میکنن بال هایشون کنده شده و زندگی رو بدون بال ادامه میدهد




خیلی برام جالب بود تا حالا نمیدمنستم که بارون حتی واسه این موجودای کوچولو هم مفیده.

من باران را دوست دارم بیشتر از همه چیز،
بارن خیسم میکند مرا میشوید
چشمانم را دستانم را لبانم را،
چشمانم را میشوید برای خوب دیدن ،
دستانم را برای خوبی کردن 
و لبانم را برای خوب گفتن،
تنم را میشوید
تا آرامشی که از خدا با خود دارد را برای من به یادگار بگذارد.

سارینا

تازه به دنیا اومده وقتی بهش نگاه میکنم واقعا برام جالبه که بدونم الان داره به چی فکر میکنه چرا میخنده به چی میخنده نمیدونم اصلا فکرم میکنه یا نه ولی میدونم که اونم یه روزی بزرگ میشه اون هست و ارزش هاش ارزش هایی که جامعه بهش تحمیل کرده خانواده ، دوستان، اطرافیان، بزرگترها، مردم شهر و ...

این ارزش های تعریف شده ی یه انسان هستن که میگن چی خوبه چی بده چی زشته چی زیباست چه چیز مهمه چه چیز اهمیتی نداره.

دنیا واسه همه یک دنیای واحده،این ارزش های هر شخصه که متفاوته.همین ارزش هاست که اگر آدم بهشون برسه یا درراه رسیدم به اونا باشه باعث خوشحالیش میشه وگرنه باعث ناراحتیو غم.

همین ارزش هاست که انسان رو به هر سمت و سویی میبره دغذغه های فکریش رو تعیین میکنه،شخصیت اونو میسازه.

امیدوارم بعضی ارزش های ساختگی و باطل جامعه براش ارزش نشه.ارزش هاش ارزش های الهی باشه

امیدوارم خدا همه ی ما رو هدایت کنه و ارزش های حقیقی رو به ما نشون بده..